Recent Posts

Monday, December 26, 2011

قصه ی گیسوی ﺍﻭ



دیشب شب نوئل، مهمان عزیزی داشتم همنام ﺧﻮﺩﻡ. شام نوئل هم لوبیا پلو داشتیم. کادوی نوئل هم گرفتم. کادوی نوئل هم دادم.
در شب میلاد حضرت عیسی، بسیار سخنها گفتیم از موسی مسیح.
کتابی از گفتارهای اقا موسی کادو گرفتم و قاب عکسی از چهره ی اقا موسی کادو دادم.
خلاصه اینکه مبارک سحری بود و فرخنده شبی.
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود.
م.ش.
بیست و پنج دسامبر دوهزار و ﻳﺎﺯﺩﻩ - پاریس

مرتبط با شب نوئل : از بیت اللحم تا تبنین

2 نظرات:

amirpezhman said...

انشالله همیشه خوش و خرم باشید...

Anonymous said...

حیف که وقت تنگ بود و نشد مفصل صحبت کنبم. ان شاء الله سفر بعدی (البته این دو طرفه است :)
بایت قاب عکس آقا موسی ممنون؛ من هم روی میز اتاق گذاشتم. باور می کنی این اولین باری است که عکس کسی را در خانه می زنم؟ حتی عکس آقا موسی را هم تا حالا توی اتاق نداشتم. لبخند زیبایی دارد

بابت ان شب باز هم ممنون؛ به امیددیدار
م .ش . دیگر

Post a Comment