بیس از یک سال است که نشست های ادبی صهبا را در پاریس آغاز کرده ایم، با گروهی از بچه های ادیب و ادب دوست. هر هفته هم بدون وقفه برگزار میشود.
چندی است این جلسات را از شنبه بعد از ظهر به شنبه صبح منتقل کرده ایم که سحرخیزی فزاید و نیز سرخوشی بامدادی.
این هفته هم در یک روز سرد بهاری، در کافه پل خیابان سن آندره دز آغ نشست ادبی داشتیم و به سنت نشست های صبح، جلسه با صبحانه و گلستان خوانی آغاز می شود.
کارگاه های ترجمه ی شعر فرانسوی، کارگاه داستان کوتاه، بحث ادبی و کارگاه شعر و هایکو نیز از برنامه های متناوب است.
امروز، شعری کوتاه از ویکتور هوگو را خواندیم و ترجمه کردیم. و بچه ها هایکوهایی با تم زلزله خواندند.
بیش بادا
چندی است این جلسات را از شنبه بعد از ظهر به شنبه صبح منتقل کرده ایم که سحرخیزی فزاید و نیز سرخوشی بامدادی.
این هفته هم در یک روز سرد بهاری، در کافه پل خیابان سن آندره دز آغ نشست ادبی داشتیم و به سنت نشست های صبح، جلسه با صبحانه و گلستان خوانی آغاز می شود.
کارگاه های ترجمه ی شعر فرانسوی، کارگاه داستان کوتاه، بحث ادبی و کارگاه شعر و هایکو نیز از برنامه های متناوب است.
امروز، شعری کوتاه از ویکتور هوگو را خواندیم و ترجمه کردیم. و بچه ها هایکوهایی با تم زلزله خواندند.
بیش بادا
0 نظرات:
Post a Comment